قرآن پنجم -

ania forjer

قرآن پنجم.

انشا در مورد درخواب خدارا دیدم و با او... میشه برام ازش انشا بنویسید؟

جواب ها

جواب معرکه

یک شب در خواب به صورت غیرمنتظره با خدا دیدار کردم و با او درد و دل کردم. حس کردم که خداوند، بزرگترین نهاد موجود در جهان، آشنایی با اندیشه ها و احساساتم را داشته باشد و به آنها توجه می کند. در این دیدار، خداوند به شکل یک نور درخشان ظاهر شد، در حالی که وجودش در دستهایم احساس می شد. با ششم احساس فراگیرم، با خدا در مورد درد و دل گفتگو کردم. احساس کردم که نیاز دارم دلی را به او بسپارم، چون فقط او می تواند درکم کند و به من کمک کند. خداوند به شکل یک دوست نزدیک و همدرد با من بود و به صداقت احساساتم گوش داد. هرگز در طول زندگیم تجربه نکرده بودم که با یک موجود از شکاف بزرگ آسمانی در خواب صحبت کنم، اما این تجربه بی نظیر روشن کرد که خداوند همواره با ماست و همیشه به ما گوش می دهد. خداوند من را متقاعد کرد که هیچ درد و رنجی پیش از این را تجربه ننمودم که او قادر نباشد برایم راه حل ها و تسکین هایی فراهم کند. او به من گفت که به رویاها و امیدهایم پایبند باشم و به ایمانم اطمینان داشته باشم. همچنین، خداوند به من یادآوری کرد که گاهی اوقات همانطور که در خواب با او صحبت کردم، می توانم احساس حضور او را در زندگی واقعیم نیز بکنم. او متذکر شد که همیشه در کنارم است و برایم حامی است. این تجربه من را به یاد داشت که هرگز نباید از بی نظمی و سختی ها اندوهگین شوم. خداوند دلیل وجود آنها را می داند و از طریق آنها ما را برای رشد و پیشرفت آماده می کند. این تجربه نشان داد که هر چقدر همه چیز به نظر بی روح و بی احساس باشد، خداوند همواره به اندازه کافی دلسوز است تا به ما کمک کند. در کل، دیدار من با خدا در خواب یک تجربه تحول بخش بود. این تجربه نشان داد که خداوند همیشه در کنار ماست و به ما گوش می دهد. همچنین، این تجربه ما را به یاد می‌آورد که باید همیشه به امیدها و رویاهایمان پایبند باشیم و به باور و ایمانمان دست برنداریم. خدمت شما بزرگوار

سوالات مشابه